مه شامگاه من...داداش
مهربانی هایت را![]()
وقتی که نیستی،![]()
همه راباهم سرمی کشم...![]()
یه دنیادلم گرفته...
بدون داداشم خیلی تنهام، کاش زودتربرگرده...![]()

+ نوشته شده در یکشنبه ۱۶ خرداد ۱۳۸۹ ساعت 8:11 PM توسط سمیه زیوری
|
مثل ستاره درسایه سارصبح